عزل و نصب های پی در پی و بی ثباتی در مدیریت کلان کشور؛ شبهه سعی و خطا در عملکرد دولت و رئیس جمهور
1- آیا نفس عزل و نصب فی نفسه اشکال دارد یا فی نفسه یک امتیاز محسوب می شود؟ تغییر نه یک اشکال ذاتی است و نه یک امتیاز ذاتی.
2- عزل و نصب های صورت گرفته در این دولت اگر چه ممکن است تماما قابل دفاع نباشد اما اکثرا از منطق و دلیلی برخوردار است.
3- قرار دولتمردان با رئیس جمهور عهدی یک ساله بود که در صورت توافق طرفین برای سال های بعد هم تمدید می شد و این یعنی با هیچ کس عقد اخوت 4 ساله و دائمی بسته نشد.
4- برخی از عزل و نصب ها به مثابه تغییر تاکتیک بوده است و نه لزوما به معنای تغییر شرایط مانند تغییر لاریجانی و سعید جلیلی
5- بیشتر تغییرات دکتر احمدی نژاد ناشی از عدم همراهی اصولگرایان مجلس هفتم در ابتدای کار دولت بود چرا که 4 وزارتخانه ای که وزرای پیشنهادی ایشان رای نیاورند بیشترین تغییرات را داشته است. حال آنکه مجلس اصولگرای پنجم به تمامی وزرای دولت اصلاح طلب رای بالا داد.
6- تعبیه مکانیزم استیضاح یعنی به رسمیت شناختن امکان تغییر که فی نفسه امری مطلوب است و دولت خود در اصلاح خویش پیش قدم بوده است و بیش از دیگران به دنبال رفع و کشف ایرادهاست.
7- هیچ کس به اندازه شخص رئیس جمهور از ناهماهنگی افراد با دولت خبر ندارد ولی گاهی نمی تواند بگوید و مواردی مانند مصلحت کشور، مسائل خارجی، آبروی افراد و ... مانع از این امر است یا برخی سرعت حرکت و اقدامشان با رئیس جمهور منطبق نیست و لذا امور اصلاح نمی شود. مسائلی که بعد از خروج ایشان از کابینه مشخص شد.
8- در طول دوران حکومت امیرالمومنین به عنوان بهترین الگوی حکومت اسلامی پس از رحلت پیامبر شاهد چنین تغییراتی هستیم. ایشان محمد بن ابی بکر را پس از 2 ماه پس از انتصاب جابجا می کنند.
9- آیا برخی از تغییرات مثبت نبوده است؟ بهبهانی قوی تر از رحمتی نیست؟ علی احمدی فعال تر از فرشیدی نیست؟
10- آیا ثبات مدیریت مانند افرادی که بیش از 25 سال است که مدیر هستند خوب است؟ کدام مفسده دارد؟
11- دولت نهم برنامه محور است و نه شخص محور؛ و اصالت با کار و جدیت است نه با افراد.
12- آیا تماما و لزوما ثبات مدیریت مساوی و مترادف با ثبات مدیران است؟ اگر مدیری به هر دلیلی مرتکب اشتباهی فاحش شد، یا خلاف تعهدش عمل کرد یا ناتوانی اش برای مافوق اثبات شد، حق این است که سر جایش بماند تا ثبات داشته باشیم؟
13- تغییر مدیران از جهتی مزیتی فوق العاده است چرا که مدیر هر لحظه احساس نظارت بر خویش دارد و لذا اولا از لحظه لحظه بودن خود در عرصه خدمتگزاری استفاده می کند و ثانیا فرهنگ ناصحیح ایجاد طبقه ی مدیران از بین می رود.
14- در گذشته عرف این بود که از مدیران دفاع شود، ولو دیر و زود باشد. ولو فاسد باشد. ولو کرباسچی باشد. و این دولت این عرف ناصحیح را باطل کرده است.
15- در هیچ دوره ای مانند دولت نهم اینقدر رئیس جمهور برای انتخاب یارانش وقت نمی گذاشت. زیرا در این دولت انتخاب ها حزبی، باندی و با لابی احزاب انجام نمی شد که نیازی به رسیدگی و بررسی صلاحیت و قابلیت اعتماد نبود.
16- با آنکه فریاد علت تغییر مدیران مطرح است با این حال انتظار رای دهندگان به احمدی نژاد، حامیان استانی و قدر یقین هم اینک نیز از رئیس جمهور تغییر وضع فعلی برخی مدیریت هاست.
17- شکست حلقه بسته مدیران که بعضا 25 سال بود به ایجاد طبقه پیچیده و غیرقابل نفوذی تبدیل شده بود جراحی ضروری برای کشور است که هزینه آن را باید پرداخت.
18- عزل و نصب در دولت اصلاحات بسیار بیش از این بوده و به گفته خود اصلاح طلبان حتی تا رده بخشدار را هم جابجا کردند.
19- رئیس جمهور نباید بابت استفاده از یکی از بدیهی ترین اختیاراتش این همه مورد هجمه قرار گیرد.
20- دلسوزی، جدیت و بی تعارف بودن رئیس جمهور در انجام وظایف قانونی و شرعی اش مطلبی است که حتی وزرای برکنار شده هم به آن اذعان دارند.
21- تغییرات کابینه به جهت ایجاد و تقویت هماهنگی بوده است چرا که یک تیم هماهنگ و کمی دارای ضعف بسیار مطلوبتر از تیمی قوی و ناهماهنگ است.